گل یخ زمستان تو هستم / اسیر ناز چشمان تو هستم / مرا پرپر مکن ای جانم ای دوست / که من مشتاق دیدار تو هست
دعا میکنم غرق باران شوی / چو بوی خوش یاس و ریحان شوی / دعا میکنم در زمستان عشق/ بهاری ترین فصل ایمان شوی
مواظب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد ، زندگی با دلت نکند
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند . ارد بزرگ
لذت داشتن یه دوست خوب توی یه دنیای بد مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیره برفه !!!!!
درسته که هوا رو گرم نمی کنه ولی تورو دل گرم میکنه…
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی / گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من / به که گویم که تو باران زمستان منی
وقتی می رفتی بهار بود ، تابستان نیامدی ، پاییز شد ، پاییز که نیامدی پاییز ماند ، زمستان که نیایی باز پاییز می ماند ، تو رو خدا فصل ها رو به هم نریز
رفاقت مثل آدم برفی میمونه ، درست کردنش راحت اما نگه داشتنش سخت !
داره برف میاد به اسمون نگاه کن هروقت برف سیاه بارید بهم خبر بده ، اون موقع من دیگه دوستت نخواهم داشت
عشق یعنی امید ، یعنی طراوت باران ، یعنی سفیدی برف ، یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن !
سوزی که برف داره ، بارون نداره
معرفتی که تو داری ، هیچ کــس نداره !
عشق یعنی : چون خورشید تابیدن بر شب های دوست و چون برف ذوب شدن بر غم های دوست .
برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد . انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد
http://mosafer.h.loxblog.com